×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

به کجا چنین شتابان؟

عاشقان معنویت وارد شوند

× وحشت از عشق که نه ترسم از فاصله هاست وحشت از غصه که نه ترسم ازخاتمه هاست ترس بیهوده ندارم صحبت از خاطره هاست صحبت از کشتن نا خواسته عاطفه هاست کوله باری پر از هیچ که بر شانه ماست گله از دست کسی نیست مقصر دل دیوانه ماست
×

آدرس وبلاگ من

behzadt27.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/behzadt27

تو به من خندیدی

راستش از اون روزی که بحران های درونیم کم شد ...مغزم قفل شده و چیزی برای نوشتن به ذهنم
نمیاد..ولی واسه اینکه از شما دور نباشم ..یه شعر زیبا که توی دوران جوونیم خیلی بهش علاقه
داشتم ...و هنوز هم دارم ..از مرحوم حمید مصدق واستون می زارم بلکه از گناه من بخاطر نداشتن
مطلب بگذرید ...ممنون از همه شما عزیزان
تو به من خندیدی
و نی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب الوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالها هست که در گوش من ارام
ارام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد ازارم
و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا
خانه کوچک ما
سیب نداشت
دوشنبه 7 تیر 1389 - 5:54:00 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم